در این مطلب قصد داریم تعریفی از نوآوری باز ارائه دهیم و نقش آزمایشگاه نوآوری باز مکو (مکونکست) را در ارتباط با کارآفرینان و استارتاپها برای توسعه این مفهوم بیان کنیم. در نوآوری باز به دنبال پاسخی برای این سوالات هستیم که آیا تکیه بر واحدهای تحقیق و توسعه برای ورود به بازارهای جدید و توسعه تکنولوژیهای جدید کافی است؟ آیا محدود شدن به مرزهای سازمان برای توسعه ایدههای جدید هوشمندانه است؟
نوآوری باز در مقایسه با نوآوری
استاد دانشگاه MIT اد رابرتز نوآوری را برابر با مجموع اختراعی جدید با تجاری سازی میداند. اما بیل آیولت در کتاب کارآفرینی منظم این فرمول را تغییر داده و نوآوری را برابر با حاصل ضرب اختراع جدید با تجاری سازی میداند. از نگاه او تا زمانی که ایدهی نو به مرحله تجاری سازی نرسد، نوآوری وجود نخواهد داشت. در این فرمول اگر تجاری سازی یا ایده نو برابر با صفر باشد، نوآوری نیز برابر با صفر خواهد بود. بنابراین نوآوری درصورتی توسعه خواهد یافت که ایدههای فوق العاده و نو با مدلهای کسبوکار سودمند و پایدار ترکیب شوند و ارزشی را به مشتریان عرضه کنند. در نوآوری صرفا به دنبال محصولی جدید و جذاب نیستیم، مادامی که این محصول به مشتری ارزشی را پیشنهاد ندهد و سودآور نباشد در تعریف نوآوری نمیگنجد.
نوآوری باز
نوآوری باز در ادامه مفهوم نوآوری برای اولین بار توسط هنری چسبرو استاد دانشگاه برکلی در سال ۲۰۰۳ بیان شد. او معتقد بود که دیگر اتکا به واحدهای R&D در سازمانها به تنهایی برای نوآوری کافی نیست و برای رشد و توسعه باید فراتر از مرزهای سازمان رفت. شرکتها، نوآوری را برای تولید دانش و به کارگیری آن برای توسعه محصولات، خدمات و مدلهای کسبوکار جدید استفاده میکنند تا جریانهای درآمدی جدیدی ایجاد کنند. میزان اهمیت نوآوری برای شرکتها را میتوان در بودجه اختصاص یافته به واحد R&D مشاهده کرد.
نوآوری باز تجربهای نو برای شرکتهای بزرگ
با توجه به اهمیت نوآوری، شرکتهای بزرگی در دنیا به سمت پیاده سازی نوآوری باز حرکت کردهاند تا به چرخه نوآوری شتاب بیشتری بدهند و با ریسک و هزینه کمتر فعالیت بیشتری داشته باشند. ولی این به معنای این نیست که همه صنایع قرار است که این روش را پیاده سازی کنند. صنایعی مانند ساخت کامپیوترها، دستگاههای نیمه هادی، تجهیزات ارتباطات از راه دور، صنایع داروسازی، بیوتکنولوژی و … به سمت نوآوری باز حرکت کردهاند.
شرکتها در این مدل میتوانند با تولید کنندگان دانش بیرون از سازمان در ارتباط باشند چراکه ممکن است مزیتهای رقابتی فعلی برای بقا کافی نباشد و توانایی توسعه مزیت رقابتی، نقشی کلیدی در رشد دارد. برای نوآوری باز شرکتها از ساز و کارهای مختلفی استفاده میکنند تا یک زیست بوم نوآوری ایجاد کنند و در سیستم و شبکهای از اجزای به هم پیوسته ابزارهای مناسب مدیریتی را برای محصولات با مدل کسبوکار اعتبارسنجی شده اعمال کنند.
همان طور که در شکل پیداست هدف تنها بازارهای در دسترس فعلی نیست بازارهای جدید و بازارهای شرکتهای دیگر نیز در هدف قرار میگیرند. منابع و دانش در مرزهای شرکت باقی نمیماند و در مقابل ظرفیت تولید و توسعه نوآوری محدود به مرزهای سازمان نمیشود. در این جاست که تعریف نوآوری معنا پیدا میکند. همکاری برای رسیدن به نوآوری و تجاری سازی با اشتراکگذاری منابع در دسترس چند تیم و شرکت محقق میشود.
سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی
در مدل سنتی نوآوری معمولا صفر تا صد توسعه محصول و تجاری سازی و بازاریابی آن توسط سازمان صورت میگیرد و بر استعدادها و مهارتهای نیروهای داخلی متکی است. برای مدیریت نوآوری باز، واحدهای سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی برای سرمایهگذاری هم راستا با استراتژیهای نوآوری کسبوکار فعالیت میکنند و توجه ویژهای به روندهای جدید نوآوری در صنعت و فعالیتهای رقبا دارند. البته سرمایهگذاریهای واحد سرمایهگذاری شرکتی میتواند در راستای فعالیت واحدهای تحقیق و توسعه نیز باشد.
در نوآوری باز اهرم سازی داراییهای موجود شرکت، یکی از عناصر موفقیت است. برای مثال دسترسی به آزمایشگاهها و تکنولوژیهای فعلی، مشاوره و دسترسی به متخصصین با تجربه فنی، مشاورههای مدیریتی و کسبوکار و… میتواند شتاب بیشتری به توسعه ایدهها، محصولات و خدمات نو بدهد. آزمایشگاه نوآوری باز مکو (MECO Next) در همین راستا تاسیس شده است تا ایدههای نوآورانه توسعه یابند و هر چه سریعتر جهت درآمدزایی به مشتریان فعلی مکو، گروه مپنا و بازارهای جدید ارائه شود.